دخترشرقی

سلام به وب من خوش آمدید(آرزو)

هنوزم می شود شمعی برای تیره شبها شد

 

هنوزم می توان پروانه ای را دید وعاشق شد

 

به جای لعنت تاریکی و ظلمت

 

بساط روشن شمعی فراهم ساخت

 

به جای آرزوی مرگ     

                             از مهر ومحبت گفت

 

نوشته شده در جمعه 15 دی 1391برچسب:شعر,مطلب,متن عارفانه,زندگی,مرگ,,ساعت 19:12 توسط آرزو| |

وقتی که دارایی از دست می رود دوست و دشمن معلوم می شود

سعی کن دوست پیدا کنی دشمن همیشه دم دست است

باران باش وببار ونپرس که کاسه های خالی از آن کیست؟

جوانی ستاره ای است که فقط یکبار در آسمان عمر طلوع می کند.

انسان مانند رودخانه است که هرچه عمیقتر باشد آرامتر است.

 

نوشته شده در چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:دانستنی,زندگی,تجربه,سخن بزرگان,عشقی,احساسی,ساعت 20:47 توسط آرزو| |

نگاهت کافی است تا در هوای آمدنت بمیرم تو همیشه دعوتی

راس ساعت دلتنگی.

اگر تنم کویره اگر نگاهم فقیره یه قلب پاک و ساده به عشق تو اسیره.

نامه ای از من اگر سویت نمی اید مرنج هر چه را که می نویسم اشک پاکش می کند.

گریه را به خنده بفروش که خراب خنده هاتم که هنوز مثل قدیما هواداره چشماتم

عزیزم فراغ یعنی دوری دوری یعنی دلتنگی دلتنگی یعنی تو تو یعنی همه دنیای من

نوشته شده در سه شنبه 5 دی 1391برچسب:متن,اس, عشق,زندگی,متن زیبا, عاشقانه,ساعت 17:7 توسط آرزو| |

Design By : Mihantheme